۱۳۸۸ شهریور ۱۴, شنبه

دغدغه

وقتی یه سفر طولانی باشه و نخوای نه به قبل از سفر فکر کنی که همش حسرته و نه به بعد از سفر که همش دلواپسیه اونوقت به دام افکاری گرفتار میشی که لازمان و لامکان هستند و عمقشون اونقدر در وجودت زیاده که بدون اونها انگار ناقصی! اسم این افکار دغدغه است.
چیزی که آدم ها رو از هم متمایز میکنه دغدغه هاشونه. مهم نیست کجایی و چی کار میکنی، مهم اینه که چه چیزهایی برات مهم هستند و برای چی ادامه میدی. با این اوصاف وقتی صحبت از تغییر آدم ها به میون میاد مهمترین چیز تغییر دغدغه هاشونه. من هم مثل بقیه با دغدغه هام زندگی می کنم. خوب یا بد، اصلا دوست ندارم دغدغه هام عوض بشن. صحبت از دغدغه ها سخته اما از اون سخت تر مستقل کردن اونها از زمان و مکانه. اگه تونستی این کار رو بکنی یعنی یه آدم پخته شدی و اگه نتونستی یعنی هنوز همون کودک رویایی هستی که یک روز دغدغه ی خلبان شدن داشت و یک روز هم دغدغه ی...
بگذریم

۳ نظر:

Hadi گفت...

seyyed aali bood... shayad ziad tool nakeshe ta moghe i berese ke kesi too cheshat zol bezane o ba ta'neh bege kheili avaz shodi, un vaght yade in neveshte bioft o bedoon ke sarzaneshe digaran baraye taghyir e zaheri ro bayad be hich engasht. daghdaghe ha o royaaha asle ghazian... albatte khoobeh ke takaamol peida konan amma faramooshishoon khoob nist

Seyed گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
Seyed گفت...

vaghti yek comment behtar az neveshte manzoor ro miresoone.

mamnoon hadi