ملت فراموشکاری هستیم. این جمله را بارها خوانده ایم و شندیده ایم اما به نظر میرسد خود این جمله هم مشمول همین حکم شده است.
خیلی راحت و بسیار زود دوران ریاست جمهوری خاتمی را فراموش کرده ایم. یادمان رفته است که دانشگاه محل تاخت و تاز شد و او سکوت کرد. روزنامه ها را فله ای بستند و او فقط با لبخند به خبرنگاران پاسخ داد:"موافق نیستم!" و حسرت کلمه ی "مخالفم" را بر دلمان باقی گذاشت. او که می خواست معاند را به مخالف تبدیل کند با تسامح بیش از اندازه در مقابل بی عدالتی ها مخالفان را به معاند تبدیل کرد، نگاهی به سرنوشت گنجی و سازگارا بیاندازید که سرانجام مجبور به کوچ شدند. یادمان رفته است که چگونه انتخابات ننگین مجلس هفتم و ننگین تر ریاست جمهوری نهم را برگزار کرد و هنگامی که شورای نگهبان علنا به حریم وزارت کشور در شمارش آرا تجاوز کرد زبان در کام گرفت و دم بر نیاورد. آری فراموش کرده ایم که استخوانی بود در گلو که برای پایان ریاست جمهوری اش لحظه شماری می کردیم. حال با حرارت از بازگشتش سخن می گوییم و کمپین دعوت از خاتمی به راه می اندازیم. خاتمی خود گفته بود که مهمان سیاست است و دیدیم که مهمانی ناخوانده و سیاستمداری نابلد بود.
آزموده را آزمودن خطاست.
دست بردارید از این رفتار مضحک!
تمامش کنید این تراژدی کمیک را!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر