۱۳۸۸ تیر ۱۹, جمعه

تراژدی نفرت

جامعه ای که بذر نفرت و خشونت بین مردم آن پاشیده شود لحظه به لحظه به شرایط بحرانی نزدیکتر می شود. شرایطی که در آن آتش خشم به آب منطق خاموش نخواهد شد و خشک و تر در آن خواهند سوخت.
این روزها راجع به نفرت زیاد میخوانم و میشنوم. نفرتی که از مجریان صدا و سیما و نیروهای بسیج و سپاه و لباس شخصی ها و شخص احمدی نژاد بین مردم شیوع پیدا کرده است روز به روز در حال گسترش است. این دقیقا همان چیزی است که فضا را رادیکال می کند و سبب خشونت می شود. فکر می کنم باید از این فضا فاصله گرفت و به عقلانیت و آرامش بازگشت. عمق فاجعه هر چه قدر هم که زیاد باشد نباید باعث شود فضا احساسی شود. نباید در تحلیل ها دچار غیظ شویم و دریچه های منطق را ببندیم. فراموش نکنیم که اگر میخواهیم روزی بدون خشونت در قدرت جابجایی ایجاد کنیم دو راه بیشتر نداریم: یا "ببخشیم و فراموش کنیم" و یا "ببخشیم و فراموش نکنیم" و پرواضح است که این رفتار با نفرت و کینه میانه ای ندارد. این را از کسی آموخته ام که خود ده سال پیش قربانی خشونتی به نام ترور شد و بزرگوارانه بخشید و امروز هم در بند خشونتی دیگر است. هرچند سخت است و دردناک اما از او آموخته ام که متنفر نشوم.

هیچ نظری موجود نیست: